64 بازدید

9 تفاوت کلیدی میان واژگان مشابه در زبان انگلیسی

این مقاله به بررسی ۹ تفاوت ظریف و کاربردی میان واژگان پرتکرار و مشابه در زبان انگلیسی می‌پردازد که دانستن آن‌ها برای تقویت مهارت گفتار، نوشتار و موفقیت در آزمون‌های ...

نوشته شده توسط:

مشهید کیوانجو

5 دقیقه
64 بازدید

9 تفاوت کلیدی میان واژگان مشابه در زبان انگلیسی

این مقاله به بررسی ۹ تفاوت ظریف و کاربردی میان واژگان پرتکرار و مشابه در زبان انگلیسی می‌پردازد که دانستن آن‌ها برای تقویت مهارت گفتار، نوشتار و موفقیت در آزمون‌های ...

نوشته شده توسط:

مشهید کیوانجو

5 دقیقه

فهرست مطالب

اگر فکر می‌کنید دانستن معنی کلمات کافی است، دوباره فکر کنید! خیلی از زبان‌آموزان تفاوت کلمات مشابه در زبان انگلیسی را نادیده می‌گیرند؛ در حالی‌ که همین جزئیات می‌تواند سطح مکالمه یا نوشتارشان را حرفه‌ای‌تر کند. در این مقاله با 9 تفاوت کلیدی میان واژگان مشابه در زبان انگلیسی آشنا می‌شوید که دانستن آن‌ها نه‌تنها اشتباهات رایج شما را برطرف می‌کند، بلکه در آزمون‌های مهمی مثل آیلتس یا دولینگو هم تاثیرگذار است.

 

 

 

1. Job، Work و Career

Job: به یک موقعیت شغلی خاص اشاره دارد. یعنی کاری که در آن استخدام شده‌اید، معمولاً با ساعات کاری مشخص، درآمد، و عنوان شغلی.

Work: کلی‌تر است و به فعالیت یا تلاش اشاره دارد، نه لزوماً یک شغل رسمی. ممکن است به کارهای خانه، پروژه‌های درسی یا فعالیت‌های داوطلبانه هم گفته شود.

Career: مسیر حرفه‌ای بلندمدت شماست. یعنی مجموعه‌ای از شغل‌ها و تجربیات در یک حوزه خاص.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
Job He has a job as a graphic designer او یک شغل به‌ عنوان طراح گرافیک دارد موقعیت شغلی خاص
Work I have a lot of work to do tonight من امشب کارهای زیادی برای انجام دادن دارم فعالیت کلی
Career She is building a career in education او در حال ساختن یک راه حرفه‌ای در حوزه آموزش است مسیر حرفه‌ای بلندمدت

 

 

 

2. Say، Tell و Speak

Say: زمانی استفاده می‌شود که بخواهیم محتوای یک جمله یا حرف را بیان کنیم، بدون تمرکز بر شخصی که مخاطب است.

Tell: معمولاً با مفعول شخصی می‌آید، یعنی مخاطب را مشخص می‌کنیم.

Speak: رسمی‌تر است و برای اشاره به عمل صحبت کردن یا توانایی زبانی به کار می‌رود.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
Say She said she was tired او گفت که خسته بود تمرکز روی آنچه گفته شده
Tell He told me the story او داستان را برایم تعریف کرد تمرکز روی مخاطب
Speak He speaks three languages او به سه زبان صحبت می‌کند تمرکز بر توانایی یا موقعیت رسمی

 

 

 

3. See، Look و Watch

See: به دیدن غیرارادی و طبیعی اشاره دارد. وقتی بدون تلاش خاصی چیزی در میدان دید ما قرار می‌گیرد.

Look: وقتی است که آگاهانه به چیزی نگاه می‌کنیم. معمولاً با حرف اضافه at همراه است.

Watch: برای دیدن چیزی است که در حال حرکت است یا نیاز به تمرکز دارد، مثل فیلم، مسابقه یا اجرا.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
See ?Did you see that bird آیا آن پرنده را دیدی؟ دیدن ناخواسته
Look !Look at the sky به آسمان نگاه کن! نگاه کردن هدف‌دار
Watch I watched a football match last night دیشب یک مسابقه فوتبال تماشا کردم تماشا با تمرکز و پیگیری

 

 

 

4. Big، Large و Huge

Big: عمومی‌ترین واژه برای اشاره به اندازه‌ی زیاد یا بزرگ است. در مکالمه‌های روزمره بسیار استفاده می‌شود و با لحن غیررسمی هماهنگ است.

Large: رسمی‌تر از big است و بیشتر در نوشتار، منوهای رستوران، تبلیغات یا متون فنی به‌کار می‌رود.

Huge: برای نشان دادن بزرگی با شدت و اغراق به‌کار می‌رود. وقتی چیزی به طرز قابل توجهی بزرگ است، از huge استفاده می‌کنیم.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
Big !That’s a big house آن یک خانه بزرگ است! رایج و عمومی
Large I ordered a large coffee من یک قهوه بزرگ سفارش دادم رسمی‌تر
Huge The concert was a huge success آن کنسرت یک موفقیت عظیم بود بسیار بزرگ، همراه با تأکید

 

 

 

5. Win، Earn و Gain

Win: برای موفقیتی است که در نتیجه رقابت یا شانس به‌دست می‌آید، مانند بازی، قرعه‌کشی یا جایزه.

Earn: برای چیزهایی است که از طریق تلاش، کار یا زحمت حاصل می‌شوند، مثل حقوق یا احترام.

Gain: معمولاً برای به‌دست آوردن چیزی غیرملموس مثل تجربه، شهرت یا وزن استفاده می‌شود.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
Win She won the lottery او در قرعه‌کشی برنده شد موفقیت از طریق رقابت یا شانس
Earn He earns $3,000 a month او ماهانه ۳۰۰۰ دلار درآمد دارد کسب از طریق تلاش
Gain She gained a lot of confidence after the training او بعد از آن دوره آموزشی اعتماد به‌نفس زیادی به دست آورد به‌دست آوردن تدریجی یا غیرمستقیم

 

 

 

6. End، Finish و Complete

End: به پایان رسیدن یک اتفاق یا فرآیند اشاره دارد. گاهی ناگهانی یا بدون کنترل فرد است.

Finish: یعنی کاری را که شروع کردیم، به پایان رسانده‌ایم. معمولاً با تلاش خودمان همراه است.

Complete: تأکید بر کامل بودن یا انجام صددرصد یک کار دارد. گاهی رسمی‌تر است.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
End The movie ended at 10 p.m فیلم ساعت ۱۰ شب تمام شد پایان طبیعی یا زمانی
Finish I finished my homework تکالیفم را تمام کردم پایان دادن با تلاش شخصی
Complete She completed the course successfully او با موفقیت دوره را به پایان رساند انجام کامل، گاهی رسمی‌تر

 

 

 

7. Speak، Talk و Chat

Speak: نسبت به سایر گزینه‌ها رسمی‌تر است و اغلب در موقعیت‌های حرفه‌ای یا آکادمیک استفاده می‌شود. همچنین در مورد زبان‌هایی که کسی بلد است نیز به کار می‌رود.

Talk: محاوره‌ای‌تر از speak است و بیشتر در گفت‌وگوهای دوطرفه و غیررسمی به‌کار می‌رود.

Chat: بسیار غیررسمی است و بیشتر برای گفت‌وگوهای کوتاه و سبک استفاده می‌شود، به‌خصوص در پیام‌رسان‌ها یا شبکه‌های اجتماعی.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
Speak He will speak at the conference tomorrow او فردا در کنفرانس سخنرانی خواهد کرد رسمی، برای سخنرانی یا زبان
Talk ?Can we talk about what happened yesterday می‌توانیم درباره‌ی اتفاق دیروز صحبت کنیم؟ محاوره‌ای و دوطرفه
Chat Let’s chat on WhatsApp later بعداً در واتس‌اپ گپ بزنیم خودمانی، کوتاه، سبک

 

 

 

8. Get، Take و Grab

Get: یکی از پرکاربردترین افعال انگلیسی است و در معنای “گرفتن” یا “دریافت کردن” در موقعیت‌های غیررسمی استفاده می‌شود.

Take: وقتی استفاده می‌شود که چیزی را از جایی برداریم یا با خود ببریم. معمولاً شامل حرکت یا انتقال است.

Grab: به گرفتن سریع، ناگهانی یا بدون فکر اشاره دارد و معمولاً برای توصیف واکنش فوری یا موقعیت فوری به‌کار می‌رود.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
Get I got a new phone من یک گوشی جدید گرفتم گرفتن یا دریافت ساده
Take Don’t forget to take your umbrella یادت نرود چترت را برداری برداشتن و بردن
Grab He grabbed his coat and ran out او پالتویش را قاپید و دوید بیرون گرفتن سریع یا ناگهانی

 

 

 

9. Buy، Purchase و Get

Buy: فعل رایج برای خرید کردن است که در مکالمات روزمره استفاده می‌شود.

Purchase: رسمی‌تر از buy است و بیشتر در متون تجاری، حقوقی یا رسمی دیده می‌شود.

Get: در برخی موقعیت‌ها جایگزین buy می‌شود، به‌ویژه در زبان محاوره‌ای.

 

کلمه مثال ترجمه خلاصه تفاوت
Buy I bought a new jacket yesterday دیروز یک کت جدید خریدم خرید معمولی
Purchase The equipment was purchased last month تجهیزات ماه گذشته خریداری شدند خرید رسمی
Get I got this book from the bookstore این کتاب را از کتاب‌فروشی گرفتم خرید غیررسمی یا خودمانی

 

 

 

پرسش‌های رایج زبان‌آموزان

۱. آیا اشتباه در این کلمات روی نمره آیلتس تأثیر دارد؟

بله. دقت واژگان نقش حیاتی در بخش‌های Speaking و Writing دارد.

۲. در مکالمه غیررسمی هم مهم است؟

صددرصد. انتخاب واژه اشتباه باعث می‌شود حرف‌تان غیرطبیعی یا حتی نادرست فهمیده شود.

۳. بهترین منابع برای تمرین چیست؟

کتاب‌های “English Vocabulary in Use” و اپلیکیشن‌های Quizlet، Anki و BBC Learning English.

۴. چطور این تفاوت‌ها را به حافظه بلندمدت بسپاریم؟

از مثال‌سازی شخصی، داستان‌نویسی و استفاده در مکالمات روزمره استفاده کنید.

۵. آیا این واژگان در دولینگو هم مهم هستند؟

بله، و اتفاقاً در بخش‌های درک مطلب و بیان شفاهی نقش کلیدی دارند.

 

 

 

جمع‌بندی

درک دقیق تفاوت کلمات مشابه در زبان انگلیسی، یکی از ویژگی‌های زبان‌آموزان حرفه‌ای است. این مهارت نه‌تنها باعث می‌شود روان‌تر صحبت کنید، بلکه دقت شما در نوشتار و آزمون‌های بین‌المللی را هم بالا می‌برد. تمرین مداوم، استفاده از مثال‌های واقعی و دقت به بافت جمله، کلید موفقیت در مسیر یادگیری تفاوت کلمات مشابه در زبان انگلیسی است. فراموش نکنید که واژگان تنها ابزار نیستند، بلکه باید آن‌ها را هوشمندانه به‌کار گرفت. حالا نوبت شماست که این تفاوت‌ها را در مکالمات روزمره‌تان به کار ببرید

Rating 10Rating 20Rating 30Rating 40Rating 52
رای شما ثبت شد!

میانگین امتیاز:

5.0

نوشته شده توسط:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *